فایل صوتی زندگینامه

عارف صمدانی، حکیم حضرت آیت اللّه محمّدرضا ربّانی (قدس سرّه)، پس از خوشه چینی از محضر عرفای متألّه و کرسی نشینان عرش حکمت و عرفان، خود از مشعل داران عرفان و حکمت گشت. این حکیم اشراقی و قدوه‌ ارباب صفا، آثار گران سنگی در حوزه معارف عرشی از خود به جای گذاشت. ایشان دارای ابتهاج ذاتی و سرور معنوی و حالت هیمان بود و سرانجام بعد از سالیان دراز بی قراری در وصال معشوق، روز جمعه 7 تیر 1381، ندای دوست را لبیک گفت و مرغ عرش آشیان جانش، از ظلمتکده‌ غرور و غربت، به خلوت خانه‌ سرور و آشنایی رخت اقامت افکند و دل بی تابش در جوار معشوق و محبوب ازلی آرام گرفت. خداوند او را به دست ساقی کوثر «می صرف وحدت» بنوشاند.

در ادامه شرحی از زندگی گهربار این حکیم ربّانی به قلم خودِ ایشان آمده است:

اینجانب محمّدرضا ربّانی متولّد 1334 ه.ق، فرزند مرحوم شیخ محمّد کاظم مجتهد ربّانی هستم. پدر بزرگوارم تحصیلات مقدّماتی (ادبیات، منطق، فقه، اصول و علم اخلاق) را نزد جدّ مادری ام که شیخ محمّدصادق نام داشت آموخت. شیخ ملّامحمّد صادق، از اکابر و اعاظم علمای شهرستان تربت حیدریّه و جامع علوم و ذوفنون بوده-است؛ تا جایی که علم هیئت، نجوم و علوم غریبه را دارا بوده است. پدرم پس از اینکه دوره‌ی سطح فقه و اصول را نزد جدّم تحصیل نمودند، به تهران آمده، در مدرسه سپهسالار قدیم، نزد اساتیدی همچون مرحوم میرزا حسن کرمانشاهی به تحصیل حکمت و عرفان پرداختند. سپس به نجف اشرف رفته و در حوزه‌ درس خارج و اجتهاد مرحوم آخوند ملّا محمّدکاظم خراسانی (رحمت اللّه علیه) شرکت نمودند که بعد از امتحان و بحث های علمی با آن بزرگوار، مورد توجّه خاصّ ایشان واقع شدند. ضمناً با مرحوم آیة اللّه العظمی آقای سیّد ابوالحسن اصفهانی که بعدها در زمره‌ مراجع بزرگ قرار گرفت، هم درس و هم مباحثه گردیدند و در نجف اشرف به تکمیل تحصیل در درس خارج فقه و اصول پرداختند. ایشان پس از هفت سال در حالی که مجتهد مسلّم و دارای چندین گواهی اجتهاد بودند به وطن خود بازگشتند. امّا اینجانب، تاوقتی که در خدمت پدرم بودم، محضر ایشان را مغتنم شمردم؛ حتّی ایشان می گفتند: پسرم! تو با بودن من، برای تحصیل در فقه، اصول، حکمت و عرفان، نیازی به هجرت به دیار دیگر نداری و مافوق مرا در این دوره نخواهی یافت. بعداً فهمیدم که واقعاً همین طور بوده، امّا اینجانب به حکم گفته‌ حافظ قرآن که:

نازپرورده تنعّم نبرد راه به دوست / عاشقی شیوه‌ رندان بلاکش باشد

به مشهد مقدّس رفتم و مدّت شش سال مشغول تحصیل نزد اکابر علمای آن عصر بودم. ازجمله در درس مرحوم آیت اللّه الکبری حاج میرزا مهدی آشتیانی، فیلسوف بزرگ شرکت می کردم که از تهران به مشهد مشرّف شده بودند و به تقاضای فضلا و علما در مسجد گوهرشاد به تدریس اصول فقه و معارف اسلامی می پرداختند. اینجانب در مشهد مقدّس مجذوب گفتار دُرَرْبار آن استاد بزرگ شدم و همین که ایشان بعد از مدّتی عازم تهران گردیدند، بنده نیز در تعقیبشان به تهران آمدم و به دستور ایشان در مدرسه سپهسالار قدیم اقامت گزیدم و شب و روز از تدریس و اشراقات علمی این استاد بی نظیر بهره مند شدم. در همان زمان از درس حکیم متألّه و عارف عالی مقام، محی الدّین الهی قمشه ای و درس حکیم بزرگوار مرحوم آقای سیّد کاظم عصّار و نیز عالم بزرگوار مرحوم آیت الله میرزا محمّد علی مدرّس تبریزی استفاده می کردم و بعد از رحلت آن بزرگواران، محضر درس مرحوم آیت اللّه العظمی، فیلسوف اعظم، آقای حاج سید ابوالحسن قزوینی (مشتهر به رفیعی) را مغتنم شمردم و قریب به بیست سال هم از محضر این بزرگوار استفاده نمودم. درس ایشان عبارت بود از: خارج فقه و اصول و حکمت متعالیه (کتاب اسفار) و ... این جانب تنها به این درس ها اکتفا ننمودم، بلکه درس عرفان را نیز به طور خصوصی در منزل ایشان می آموختم، حتّی روزهای جمعه درس اینجانب تعطیل نمی شد و الحق از اشراقات علمی این فیلسوف بزرگِ بی بدیل در عصر خود استفاده‌ بسیار نمودم. العبد الفانی محمّدرضا ربّانی

غزل زیر توسط حکیم و عارف متألّه، مرحوم محی الدّین الهی قمشه ای در وصف آیت الله حکیم محمدرضا ربّانی سروده شده است:

صوت

از دل بـرآیـــد نالـــه‌ روحـــــانی مـن خوش می نوازد بلبــــل ربّــــــانی مـن
کـو یک دو ربّـــانی صفـت تـا بـاز گویـم اســـرار عشـقت ای بت روحـــانی مـن
کـو یک دلـی آزاده از اوهـــــام عـالــــم آگـــه ز شـــادیّ و غــــم پنـهانی مـن
آخــــــر بـه نـازی مـی نوازد یــار مــا را داد این بشــارت شـــاهــد فرقـانی مـن
زد نـغمــه‌ «لا تقنــطوا مِـن رحمــــة اللّه» آن شـــاهـد شــیرین لب سبحــانی مـن
آه ار نبخشــد لطـف ایــزد روز محشــــر جــرم و خـطا و زشــتی و نـادانـی مـن
وای ار نگیــــرد رحـمــت نامنتـهــایـش دســت مــرا در روز ســـرگردانـی مـن
این ذرّه را بنـمــای خورشـیــد جـمـالـت افــزای حـیرانـی، تـو بـر حــیرانـی مـن
مجـنون و حـیران تو ای ماه حجـازی است لیـــلای نـجد و یـوسـف کــنعانـی مـن
نشـنیده ام جـان سوزتر از نـالـه‌ عشـــق عشــق تـو ای مـه طلـعت رضوانـی مـن
در کــوی شــــاهـی از گـدایـانـم الـهــی فقر اسـت فخـر و افســر ســلطانی مـن
گواهی نامه اساتید ایشان به پیوست در ادامه در معضر دید شما مخاطبین عزیز قرار می‌گیرد.

گواهی فیلسوف اعظم حضرت آیت‌الله العظمی آقا حاج سیّدابوالحسن حسینی قزوینی قَدّس‌سرّه (مشتهر به رفیعی)

بسم‌اللّه الرّحمن‌الرّحیم
الحمدلله الذی تجلّی فی غیبه المکنون بذاته لذاته فی ذاته علی ذاته و هو فی سماء احدیّته فشهد سرّه المخزون بعظیم وحدته فی مرآة هویّته ثمّ ظهر فی ملابس اسمائه و صفاته و انوار جماله و جلاله و هـو فی کبـریاء و احدیّته ثمّ بذلک تعیّنت الاعیان الثّابته و المظاهر الامریّةوالخلقیّه متجلیّةفی بیداء صمدانیّته و الصّلوة والسّلام علی اوّل نقطةظهرت فی العلم و العین صاحب البرزخیّةالکبری بین حضرةالوجوب و صقع الامکان فی البین القلم الاعلی الّذی انتشـرت منه جمیع انوار الوجـود و اللّوح الـذی انطبع فی صحیفةهویّته حقائق عالمی الغیب و الشهود سیّدنا و نبیّنا فی جمیع العوالم و النّشآت محمّد المحمود بکافّةالفضائل و الکمالات مطلع السّعادات و منبع الافاضات و علی الانوار الزّاهرةو الاشباح الطّاهرةمن عترته بافضل الصّلوات و التّحیّات و بعد فلمّا کان من المعلوم عند اولی المعارف و العلوم ان اجلّ ما یتزیّن به انفس الانسانیّةو اکمل ما یتجلّی به النّشأةالآدمیّةالعلم الّذی یباهی به الله سبحانه ملائکةالسّماء و به فاق ابونا آدم(علیه السّلام) علی من سواه و تشرّف بخاتم و علّم آدم الاسماء کلّها وجب علی العاقل ان یتوجّه الی اصطیاد حقائق العلوم و حیازةقصب السّبق فی مضمار المعارف و الرّسوم لاسیّما العلم الالهی الّذی له الرّیاسةالعظمی و السّیادةالکبری علی سائر العلوم اذ به یصیر انساناً بما هو انسان بعد ما کان انساناً بما هو حیوان و یتخلّص عن عالم الغرور والاضداد و به یفارق السبع الشّداد فیاله من سعادةما اعظمها و بهجةما اسناها وان ممّن شمر ذیله لتحصیل هذا العلم و شملته العنایةالرّبّانیّه لصرف اکثر عمره الشّریف فی تحصیل هذه المنقبةو تکمیل ملک المکرّمه و کدّ و جدّ و اجتهد حتّی صار بفضل الله تعالی الّـذی یوتیـه من یشـاء من العلمـاء الرّاشـدین و الحکمـاء المتالّهین و العرفاء الشامخین الجناب العالم النحریر والفاضل المحقّق المتبحّر البصیر قدوةالعلماء الرّاسخین و فخر الحکماء المتألّهین و قرّةعین العارفین العالم الرّبّـانی و الحکیم الصّمـدانی و العـارف المتألّه السّبحانی حجّةالاسلام الآقا الشیخ محمّدرضا الربّانی التربتی الخراسانی لازالت انوار افاضاته شرقه علی الاقاصی والادنی، فیا اخوانی الفضلاء و یا طلّاب علوم الدّین اوصیکم بمعرفةقدره واداء حقّه و ان تستفیدوا من حضرته واغترفوا فی بحر علمه و حکمته وارجو منه دام نصره ان لاینسانی من صالح الدّعاء فی اوقات مناجاته. قد وقع تحریره فی شهر ذی حجّةالحرام عام سنه 1383 و حرّره بیمناه الدّائرةالاحقر الفانی ابوالحسن الحسینی القزوینی عفی عنه

دانلود فایل صوتی گواهی نامه ابوالحسن القزوینی

گواهی فیلسوف اکبر حضرت آیت الله الکبری آقا حاج میرزا مهدی آشتیانی قدس سرّه (مشتهر به فیلسوف شرق)

بسم‌اللّه الرّحمن‌الرّحیم

هرچند مراتب فضل و دانش جناب مستطاب شریعتمدار ثقةالاسلام، عماد الاعلام، عمدةالعلماء و الفضلاء العظام آقای آقاشیخ محمّدرضا ربّانی نجل مرحوم مغفور حجّت‌الاسلام والسلمین آیت‌الله علی‌الانام آقاشیخ محمّدکاظم مجتهد ربّانی قدّس سرّه تربت حیدری دامت ایّام برکاته الشریفه از غایت اشتهار مستغنی از تعریف و توصیف و بی‌نیاز از معرّف می‌باشند، و به مقتضای آفتاب آمد دلیل آفتاب، خود برهان شبه لم بر مراتب کمالیّه و فضل و دانش خود می‌باشند، ولی چون قاطبه اهل ایران از بابت عدم حشر و گوشه‌گیری معظّم‌له اطّلاع کامل از مراتب دیانت و تقوی و فضل و کمال ایشان ندارند، مخصوصاً با آنکه معظّم‌له دارای مناصب عالیه رسـمیّه مطابق مدارک موجوده از وزارتخانه‌های مربوطه بودند و برای تکمیـل نفس و تهـذیب اخـلاق و نیل به کمـالات روحانی و مقـامـات شـامخه جـاودانی و بلوغ به مرتبه عقـل بالمستفاد و اتّحاد با عقـل فعّال و اعلی مرتبه عقـل عملی از مراتب چهارگانه هریک از آن دو عقل یعنی عقل بالهیولی و بالملکه و بالفعل و بالمستفاد و تجلیه و تخلیه و تحلیه و فنا در حق معظّم‌له رفض همه آنها را نموده و از تمام آن مقامات و عنوانات و ریاست دنیویّه صرف‌نظر نموده و پشت پا به همه آنها زده است و لیالی و نهار به تحصیل علوم عقلیّه و تکمیل فضائل و اخلاق حمیده انسانیّه و ملکیّه مدّت مدیدی در خراسان (مشهد مقدّس) و تهران و غیره در نزد اکابرِ علمای ادب از عجم و ارب و فقهای عظام و اصولیین و مجتهدین و حکمـای عظـام و عرفـای فخام و همچنین در نزد اینجانب سنواتی به تکمیل تحصیلات خود در علوم مزبوره اشتغال ورزیده و الحق و الانصاف بین اشخاصی که در درس حقیر حاضر گردیده و می‌شوند از حیث قریحه و جودت استعداد و فهم مشـارالیه به بنان و مغبوط اماثل و اقران، بلکه در اعـداد نمـره اول محصّلین بلکه دانشـمندان عاملین و فضلای شامخین محسوب و عماًقریب از جهت آنکه مقدّمات و علوم عقلیّه و نقلیّه را کاملاً تحصیل نموده و در فهم مطالب عالیه ی علوم عقلیّه و نقلیّه و ادبیّه و فقهیّه و فلسفیّه و عرفانیّه و ضبط بیانات اینجانب در بین تلامذه ی اخیر اینجانب منحصر به فرد بوده و می‌باشد و از جهت اتّصاف به اخلاق فاضله و ملکات عادله و خصائل مرضیّه بحمدالله دارای مرتبه کامله و درجه شامخه می‌باشند، صیت فضل و دانش او در علوم فوق‌الذّکر اصقاع ایران بلکه اکثر بلاد و اقالیم را مملو و پر خواهد نمود و بر همه ی افاضل محصّلین لازم و متحتّم است که قدر ایشان را دانسته و استفاده نمایند و از خدای متعال خواهانم که توفیقات ایشان را در ارشاد جاهل و تنبیه غافل و تعلیم و تبلیغ معالم اسلامیّه و خدمت به شرع مقدّس اسلام و دین مبین حضرت خیرالانام بر مزید فرماید. و انا الاحقر الفانی مهدی المدرّس الآشتیانی عفی عنه مهر شده المهدی من هدیت

دانلود فایل صوتی گواهی نامه آیت الله الکبری آقا حاج میرزا مهدی آشتیانی